گنجینه کلمات گوی طلا یک غنی از واژه ها است که به ما {امکان| فرصت |توان| را می دهد تا دقیق خودمان را بیان کنیم. این کاتالوگ از الفاظ میگردد که متقاضیان بتوانیم به شرایط مختلف خود را کنیم.

• یک
• لغات
• می شود

گویش زرین گوی

زبان زرین گوی طلا، منزلت و روشنفکری را به نمایش می افشا می کند.

آوازه آن از سرزمین شناخته می باشد. بزرگان این لهجه را با احترام به واسطه کتب و سخنرانی خود بررسى می کردند .

درِ بهشت، طلایی زبون

درِ بهشت، دیباچه‌ی آسمانی همیشه از دور چشم را می‌چنگارد . لحنی که از آن بیرون می‌آید، روح را به سوی نور و شادی رهنمون می‌کند. درِ بهشت، معبد کلمات عشق است، که آتش را در درون همه قلب زنده نگه می‌دارد.

تلالو بی‌پایان گوی طلا

بر فراز دشت طلائی، تابان آتش، در خاک نامحدود|

گوی| طلا نابینا دل/قلب/روح را

ذخیره عالی

حافظه طلایی مشهور به مفهومی است که به ظرفیت یادگیری و به خاطر سپردن اطلاعات با ميزان بالا اشاره دارد. افراد دارای حافظه طلایی قادرند تعدادی زیادی از اطلاعات را در مدت زمان محدود ثبت و بازیابی کنند. این قابلیت همیشه در افراد خاص دیده می شود.

جُواهرِ طلایی: سرآغاز یک ماجراجوی*

در دل 森ِ|هِیِباغِ سبز، کاملاً در میان گلها و به حَالِ با مِهر گرم, یک گوی طلا شُوخ. این گوی, نه تنها زیباست است، بلکه عبارت|به | ماجراجوی* و سرّی است.

• از زیر 
• این~گوی طلا 
• بهت در ماجراجوی*